باران می بارد ...
و من زیر سمفونی نالان باران ...
خاطراتت را به یاد می آورم...
ترنم دل انگیز باران ...
من را به روزهای با تو بودن می برد...
نوستالژی -ملیح و حزین- قدم زدن با تو...
صدای خش خش برگ های پاییزی...
ابر رویاها و فکر بارانی ام گذشته هایت را مرور می کند...
و من خیس باران افکارت می شوم ...
کتاب زندگی ام را ورق می زنم...
گام های لرزان و آهسته ام در شک و تردید است...
در شک تقدیر و تغییر ...
و در اسارت بی تو بودن ها...
و چه ساده دل من که برای آزادی، خودم را رها می کنم...
باران کی و کجا تمام می شود...
دادارا؛ خداوندا؛ رنگین کمان این باران کی هویدا خواهد شد...
16 آبان 97- مصادف با 28 صفر
وادی غفران و عشق...برچسب : نویسنده : javadsadigi بازدید : 222