آخرین مطالب
امکانات وب
چشمانت یادآور کدامین قطعه از سمفونی دریاست...
چشمانت یادآور کدامین ترانه شورانگیزی ست... که دل به شوق وصالش نشسته است...
دلم در بندچشمانت...
و چشمانت... زندانبان مغرور و خشمگین...
... امروز از چشمان تو خواهم گفت... و دادِ ظلم های بی شمارت را خواهم گرفت...
رسوا خواهم ساخت این چشمان فتان خونریزت را...
...
غزل های شاعران وام دار سِحر چشمان توست
و آبی آسمان رنگش را از چشمان تو گرفته است ...
زلالی چشمه ها از برکت نگاه تست...
نمی دانم...
نمی دانم چشمان تو صله کدامین دعاها و ربناهایم بوده...
آری... در معابد بودا و هندوها باید به دنبال چشمان تو گشت...
... در کلیسا و کنیسه ها باید نگاه شورانگیزت را یافت...
سراغ چشمان تو را در منابر و مناره های مساجد باید جست...
ای طلوع چشمانت معنای والضحی...
و ای برق چشمانت تفسیر والشمس...
چشمانت را ببند و با طلسم دیدگانت افسونم ساز...
با بند چشمانت اجابتم کن...
مرا دریاب و پیش آ...
منی که سال هاست تو را در جستجو بودم...
با دلی خسته و زبانی خموش...
دمی نالان و جانی چموش...
نظاره ات را سالها به انتظار نشسته ام...
تا در پیشگاه چشمان ملامتگر تو زانو زنم...
حرف دلم را هویدا سازم...
ای چشمانت زبان دل گویای من...
آرزوی این حزین، وصال چشمان زیبای توست...
چشمانت را نثارم کن...
ای جان جانم... ای جانانم و ای تنهاترین معبودم...
الهی ... ربی... و ای جانان جانان...
16 اردیبهشت 99
وادی غفران و عشق...برچسب : نویسنده : javadsadigi بازدید : 287