جدال عقل و عشق
ماه ها و سالهاست که در جنگ و نبردند...
در هیاهوی اضطراب و فشار بر هم می تازند...
یک سو عقل و دیگر سوی عشق...
آری...
جدال و عقل و عشق ... زیباترین پارادوکس زندگانی ام شده است...
شوره زار عقل بر نمی تابد کشتزار عشق را...
یافته های عقل تحریم کرده هر چه جز دیده هایش را
و بافته های عشق درگیر سراب احساس و دوست داشتن ها...
و این منم در میان این گردباد هولناک جدل...
... یکی می راند یکی می خواند...
و اوست روان در این میان...
و او در این میان خنده زند به ماجرا...
نگران و نگرانند به این ماجرا دگران...
آیا فرصتی بر دیدار خواهد شد ...
آیا این دل حزین شراب وصال را خواهد چشید...
و یا هنوز دوران هجران هست...
شب وصال را یلدایی دیگر در انتظار...
یا هنوز در حسرت سراب دیدار خواهم ماند...
وادی غفران و عشق...برچسب : نویسنده : javadsadigi بازدید : 231